بازم دکتر
مامان قربونت بشه که هنوز خوب غذا نمیخوری و از دیشب بازم بیرون روی داشتی اساسی!! امروز بعد از ظهر زنگ زدم به خانم دکتر و بهش گفتم که دوباره بیرون روی داری و همش غر میزنی و غذا نمیخوری. گفت که بیارش ببینمش. حاضر شدیم و رفتیم پیش خانم دکتر.تو به مامان قول دادی که دختر خوبی باشی و واقعا" هم به قولت عمل کردی.رفتیم و برگشتیم خیلی توی ماشین خانم بودی و توی صندلیت نشسته بودی و بیسکویت میخوردی.نی نی هم بغل کرده بودی و با آهنگ ها میخوندی! خیلی شلوغ بود و مجبور شدیم بشینیم.یه مامان و بابا با نی نی هاشون اومده بودن.نی نی ها دوقلو بودن.یه دختر یه پسر که 7 روز بود دنیا اومده بودن. دختره 1400 بود و پسر 1800 یاد اون روزی افتادم که آوردیمت خونه!&...
نویسنده :
مونا اسکویی
21:29